آه

اللهم عجل لولیک الفرج

آه

اللهم عجل لولیک الفرج

آه

موضوع این وبلاگ ان شاءالله سلوک عملی خواهد بود .

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

مالیخولیای عشق

يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۱۲ ب.ظ

عشق در یک کلام چیزی جز نیک بینی در دیگران نیست. نیکی خود را به دیگری نسبت میدھد و دیگری بطرزی جادوئی تحت تأثیر این تلقین قرار می‌گیرد و برای مدتی بر اساس آن نیکی به فعل می‌آید تا آنجا که آن نیکی به قلمرو امتحان می‌رسد و در این امتحان است که معشوق بناگاه ھویت زشت خود را عیان می‌کند و آن نیکی عین بدی از آب در می‌آید.
عشق یعنی زشتی و صفات منفی دیگری را نیک دیدن. عاشق کسی است که نیکی خود را به دیگران می‌بخشد و بدی او را می‌گیرد و اینست راز مالیخولیائی رابطه عاشق و معشوق. ولی آنگاه که محک امتحان پیش می آید ھر کسی خودش می شود. و فریب واقعه آشکار می‌گردد و نفرت رخ می‌نماید.
ریاکاری معشوق عموماً امری غریزی است. او ھمان می‌نماید که عاشق می خواھد ولی در عرصه
امتحان عملی و سرنوشت ساز کاری از نمایش بر نمی‌آید. عشق در نیمه اول یک تئاتر محض است  منتها  تئاتری که ھر کسی نقش خودش را باور کرده است. عشق ھمان ارادهی  ذاتی انسان به پرستیدن و پرستیده شدن است و تمرینی زمینی و مادی برای خداشناسی و خداپرستی می‌باشد ھمانطور که انسان خداپرست بایستی خدا را بعنوان کسی که نیست تمام ھستی خود سازد. ھمانطور که انسان بایستی نیستی را مظاهر هستی سازد و آنچه را که مطلقاً به حس و فکر و لمس نمی آید تنها موجود واقعی و کامل سازد و بپرستد، تجربه عشق زمینی مقدمه ای به خداپرستی و وجود شناسی است.
لذا واقعه عشق انسان را به غایت از خودبیگانگی تا سرحد مالیخولیا می‌رساند و شکست و خیانت در عشق ھم موجب بخود آئی عاشق و معشوق می‌شود و این سرآغاز واقع نگری و باور به بطالت دنیا و علائق مادی می‌باشد و رویکرد به عالم غیب و شناخت و پرستش خداوند.
حضور روح پروردگار در انسان علت عشق و پرستش در انسان است و او را در خود بیقرار و از خود بیگانه مورد بیوفائی و خیانت واقع نشود بخود باز نمی‌گردد و با روح الهی خود ھمنشین نمی‌شود تا خدا را در خود جستجو کند و معشوق را در خود بشناسد.
پس عشق زمینه اصلی و امر واجبی در خداشناسی و خودشناسی است. اینست که عرفان ھمواره با عشق قرین بوده است. انسان تا عاشق نشود و در عشق شکست و ناکام نگردد و بخود باز نیاید اھل معرفت و خداشناسی نمی‌شود. عشق لایق کسی است که خودش باشد یعنی عشق به خدا و یا اولیای او و عارفان واصل.
پس عشق امری واجب است و واجب تر از آن شکست در عشق است. و واجب تر از آن پناه نبردن به معشوق های  دیگر است و بلکه به جستجوی عارف و امامی بر آمدن است تا راه بازگشت بخویشتن خویش را نشانت دهد و خدایت را در تو به تو معرفی کند.
۹۳/۰۶/۱۶
مدیر سایت

مالیخولیای عشق

نظرات  (۱)

عالی بود
ممنون
از عشق زمینی به عشق الهی رسیدن!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">