مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی میکنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند.
ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که: اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند.
مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم
صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این
انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را میشناختند و نه باریش زحمت و رنجی
متحمل شدهاند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر
است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر؛ من زندگی را
دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی
وار زیستن و علی وار شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست
میدارم شهادت در قاموس اسلام کاریترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و
الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر
جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب
اسلامیند؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر
جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم
بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق
الشهادة فی سبیلک).
و السلام - محمد ابراهیم همت